مخاطب پسند

اینجا درمورد چیزی صحبت میکنیم که شما میخواین(درگیری های ذهنی شما)

مخاطب پسند

اینجا درمورد چیزی صحبت میکنیم که شما میخواین(درگیری های ذهنی شما)

خوب خوب سلام به روی ماهتون به ابروی کمونتون اینجا داستان از این قراره که ما میشیم زبون شما در مورد هر چیزی که بخواین صحبت میکنیم پس نظراتتون برای ما بسی مهمه اگه گفت و گویی هست به ما بگین گاهی هم میشیم دستگاه جست و جو گر شما اگه به چیزی خیلی علاقه دارید به ما بگید میریم و با یه عالمه اطلاعات برمیگردیم
پس همراهمون باشید تا باهم یه دنیای پر شور رو شروع کنیم و واسه هم دوستای خوبی بشیم بزن بریم

۲۱
تیر

ژانر:عاشقانه،ازدواج اجباری،همخونه ای

خلاصه:

مانیا دختر اروم ولی لجباز و شروشیطون(و با جنس مخالف لج) این دختر که خیلی دوست داره خرج زندگیشونو دربیاره و زود تر از دست اقای فخراور فردی نذول خور و سمجی که باعث اتفاقی ناگوار در خانواده ی مانیا اینا میشه و......مانیا با خاله و پسر خاله ی غیرتیش در جنوب شهر زندگی میکنند و وضع مالی بدی دارند که با پذیرفتن مانیا به شغلی که باعث کشف رازش میشه و وضع زندگی مانیا رو صد و هشتاد درجه تغییر میدهد و اون شغل چیزی جز منشی شدن مانیا نیست ، حالا منشی کی ؟.....
  قصه از جایی شروع میشه که مانیا توی خونه نشسته که دوستش سراسیمه به خونشون میاد و......
و داستان ما شروع میشه که بعد از چند وقت راز های پنهان اشکار میشه و زندگیه پرماجرای مانیا که خوندنش خالی از لطف نیست اغاز خواهد شد .

  • نورالهدی دهقانی
۲۱
تیر

 

تاثیر کلمات بر روی آب رو با هم ببینیم

حالا ببینید چقد یک حرف میتونه به عزیزانمون انرژی بده و یا متاسفانه بالعکس انرژی بگیره

بیاید از حالا به بعد مراقب تک تک حرفامون باشیم 

۲۱
تیر


... راه تو از میمه، از میان دل من می‌گذرد... 
و تو بگو راز این همه اشتیاق برای خاکستر شدن در چیست؟ 
در بی‌روزگاری سکوتِ ناچارِ پروانه و نور، بین نگاه من و مناظر، 
بین این همه پا چرخاندن و افق‌های گونه‌گون، 
بین این همه راه و بیراهه، رنگ و بی‌رنگی، یقین حضور توست! 
که گرم و گس و ملس می‌کند احساسم را! عمق وجودم را؟ 
باهم، درهم، من، تو، ما، سلام، سال، سکندری، سیگار، سکوت، 
مغشوش می‌شود ذهن خسته و مغشوشم، بر این همه راز! 
آیا ما اعدادی هستیم که در یک معادلۀ غلط، 
باید زمان سهم خود را ضرب و تقسیم شویم؟
 
#حسین_پناهی 
#نامه‌هایی_به_آنا

۲۱
تیر

می‌گذرند، 
زودتر از آنچه فکر کنی می‌گذرند؛ 

عشق‌ها، 
اضطراب‌ها، 
هیجان‌ها؛ 
باد و باران‌هایِ یک تابستانند ...

#رسول_یونان

۲۱
تیر

اونجا که شادمهر میگه:«من نمیدونم خودت یه جوری آرومم کن!»دقیقا مثل من وقتی که خودمم نمیدونمم چمه،وقتی که حتی خودمم خودمو نمیفهمم،وقتی حتی از خودمم خسته ام ولی تو میتونی حالمو خوب کنی:]

۲۱
تیر

ترک ها وقتی یکی خیلی خوشگل باشه میگن:«آلله گوولی اولان وقت یارادیپ»
یعنی:«خدا وقتی سر ذوق بوده تورو خلق کرده»
فک کنم خدا هم وقتی تورو خلق کرده خیلی سر ذوق بوده ^_^

۲۰
تیر

مردی به دندانپزشک خود تلفن می‌کند و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان‌هایش از او وقت می‌گیرد.

موقعی که مرد روی صندلی دندانپزشکی قرار می‌گیرد، دندانپزشک نگاهی به دندان او می‌اندازد و می‌گوید: نه یک حفره بزرگ نیست! خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می‌کنم.

مرد می‌گوید: راستی؟

موقعی که زبانم را روی آن می‌مالیدم، احساس می کردم که یک حفره بزرگ است!

دندانپزشک با لبخندی بر لب می‌گوید: این یک امر طبیعی است، چون یکی از کارهای زبان اغراق است.

⭕️ نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتر برود.

  • نورالهدی دهقانی
۲۰
تیر

ژانر:عاشقانه

خلاصه:

با شدت دراتاقش را بهم کوفت وبا قدم هایی محکم به سمت اتاق مهندسین ناظر برپروژه رفت …منشی با ترس به حرکات او خیره شده بود.همیشه عصبانیتش همه ی کارکنان سیستم شرکت را بهم می زد …خدا می دانست چه کسی مسبب آن بود…اما هرکس بود باید تقاص بدی را پس می داد... 

  • نورالهدی دهقانی
۲۰
تیر

ژانر:عاشقانه

خلاصه:

داستان درباره دختری به اسم شمیم هستش که پس از فوت مادر و پدرش بنا به گفته ی دوست باباش بعد یک سال میاد با همین خانواده ی دوست پدرش زندگی می کنه..
خانواده ی دوست پدرش یک پسر به اسم ارمیا و یک دختر به اسم المیرا دارن..
ورود شمیم به زندگی این خانواده ارمیا را ناراحت می کنه..و از اونجا ارمیا درصدد به وجود اوردن ناراحتی برای شمیم هستش..
و سعی می کنه همه جا خوردش کنه…
از قضا… 

  • نورالهدی دهقانی
۲۰
تیر

 

«قانون کارما» (karma) و فرضیه «بازپیدایی» (rebirth) از موضوعات مهمی است که با مسأله حیات پس از مرگ، جبر و اختیار، و تقدیر و سرنوشت انسان ارتباط دارد.