مخاطب پسند

اینجا درمورد چیزی صحبت میکنیم که شما میخواین(درگیری های ذهنی شما)

مخاطب پسند

اینجا درمورد چیزی صحبت میکنیم که شما میخواین(درگیری های ذهنی شما)

خوب خوب سلام به روی ماهتون به ابروی کمونتون اینجا داستان از این قراره که ما میشیم زبون شما در مورد هر چیزی که بخواین صحبت میکنیم پس نظراتتون برای ما بسی مهمه اگه گفت و گویی هست به ما بگین گاهی هم میشیم دستگاه جست و جو گر شما اگه به چیزی خیلی علاقه دارید به ما بگید میریم و با یه عالمه اطلاعات برمیگردیم
پس همراهمون باشید تا باهم یه دنیای پر شور رو شروع کنیم و واسه هم دوستای خوبی بشیم بزن بریم

۸۷ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۵
تیر

 

ضمیر خودآگاه منطقی است و توانایی تفکر، فکر کردن به‌صورت خودکار، استدلال، انتقاد، تحلیل، قضاوت، پسندیدن، انتخاب، برنامه‌ریزی و … را دارد.

ضمیر خودآگاه تا سه‌سالگی شروع به رشد نمی‌کند و تا حدود 20 سالگی رشد آن کامل نمی‌شود.

ضمیر خودآگاه دارای حس‌آگاهی است. اشخاص، مکان‌ها، شرایط و چیزها را می‌شناسد. ضمیر خودآگاه می‌داند که می‌داند. ضمیر خودآگاه دارای اراده است. اراده توانایی ضمیر خودآگاه برای شروع و هدایت یک فکر یا عمل است. اراده به جهت‌گیری افکارتان کمک می‌کند.

  • نورالهدی دهقانی
۱۴
تیر

اپلیکشن beatfind یه برنامه ی خفنه که میتونید باهاش هر موزیکی که تو تاکسی،خیابون،رستوران یا هرجا پخش میشه رو بشنوه و تو سه سوت اسم موزیک و خوانندش رو بهتون میگه!

۱۴
تیر

 

ضمیر ناخودآگاه چیست؟

معمای استفاده از ضمیر ناخودآگاهتان این است که درک کنید چقدر از ضمیر خودآگاهتان متفاوت است. بااینکه ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه هر دو در یک بدن هستند، آن‌ها کاملاً مشخصات متفاوتی دارند. اگر همان‌طور که ضمیر ناخودآگاه در رویاها ارتباط برقرار می‌کند یک شخص دیگر با شما ارتباط برقرار می‌کرد، شما فکر می‌کردید آن مرد یا زن دیوانه هستند اما ضمیر ناخودآگاه شما دیوانه نیست. فقط زبانش با زبان خودآگاه فرق دارد.
ضمیر ناخودآگاه تقریباً 92 درصد از کل مغز را تشکیل می‌دهد. ضمیر خودآگاه 8% باقیمانده را تشکیل می‌دهد. بنابراین، ضمیر خودآگاه در مقایسه با ضمیر ناخودآگاه ناچیز است.
ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد و به ورود حسی استناد می‌کند. بنابراین، به واقعیت و تصور یکسان واکنش نشان می‌دهد. برای مثال، وقتی خواب پرت شدن از ساختمان را می‌بینید بدنتان همان واکنشی را نشان می‌دهد که اگر در واقعیت این اتفاق برای شما بیفتد نشان می‌دهد. بدن شما عرق می‌کند، ضربان قلبتان بالا می‌رود و … .
پس ضمیر ناخودآگاه تفاوت بین واقعی و خیالی را نمی‌داند.

  • نورالهدی دهقانی
۱۴
تیر

ژانر:عاشقانه،اجتماعی،غمگین

خلاصه:

داستان درباره ی یک خانواده ثروتمنده که بیشتر اعضای اون کنار هم زندگی میکنن .
طی اتفاقاتی یکی از شخصیت های داستان "گندم" میفهمه که بچه ی سر راهی ست و مشکلات روحی پیدا میکنه و در طی همین اتفاقات...

  • نورالهدی دهقانی
۱۴
تیر

ژانر:عاشقانه

خلاصه:

ترنم دانشجوی پزشکی که به همکلاسیش علاقه داره اما پدرش مخالفه تو این ماجرا پدرش میخواد به زور ترنم رو به عقد یکی دیگه در بیاره...

  • نورالهدی دهقانی
۱۴
تیر

 


بدون_توضیحblush

۱۴
تیر

 



چقدر می ارزه اون لحظه که به هدفت رسیدی دیگه اون سختیا واست دنیا ها ارزش دارن 
وقتی هدفتو لمس کردی اون سختیایی که کشیدی واست دلپذیر میشن،قشنگ میشن 
چه حس شیرینیه...

۱۴
تیر

تو دقیقا برام 
مثل همون لحظه ای هستی که شارژم یه درصده و به موقع میرسم خونه و گوشیمو میزنم به شارژ..
مثل خوشحالی پیدا کردن پول ته جیب لباسای پارسالم..
مثل آخرین تیکه ی پیتزا..
مثل بوی خاک بارون خورده..
مثل آخرین زنگ مدرسه..
مثل ذوق نخوابیدن شبی که فرداش میخوای بری اردو..
مثل استرس اولین قرار..
مثل قدم زدن رو ماسه های ساحل..
مثل حسی که وقتی وارد مغازه لوازم تحریری میشی و یه عالمه چیزای قشنگ میبینی..
مثل حسای قشنگی که هر بار تجربه اشون کنی هیچوقت برات تکراری نمیشن و همیشه دوست داشتنین:)
|ففری|

۱۳
تیر

ژانر:عاشقانه،طنز،کلکلی،همخونه ای

خلاصه:

یه دختر... از جنس شیطنت...! که بقول پسر از جنس زندگی...! یه پسر... از جنس سنگ...! که بقول دختر از جنس اورانگوتان...! حالا...! این دختر زندگی بخش و این پسر اورانگوتانی! باهم چی میسازن؟! خب معلومه!

  • نورالهدی دهقانی
۱۳
تیر

ژانر:عاشقانه،هیجانی،طنز،کلکلی

خلاصه:

داستان درباره ی 3 تا برادر با نام های (رادوین - رایان - راشا) است که شخصیته راشا (شاد و شیطون) کمی تا نسبتی پررنگ تره.این 3 تا پسر توی این رمان میشه گفت یه جورایی هم شخصیت منفی دارن وهم مثبت.بااینکه وضعیت مالی بدی ندارن ولی گاهی شیطون گولشون میزنه و میرن دزدی..به قول خودشون افتابه دزدی نه.. گاوصندق اونم از شرکت های مایه دار وشیک..ولی خب بالاخره از این همه هیجان خسته میشن و تصمیم می گیرن بیخیاله دزدی بشن و به قول معروف ببوسن و بذارنش کنار.در این بین تقی به توقی میخوره و یه وکیل میاد بهشون میگه پدر شماها براتون یه ویلا به ارث گذاشته..(اینا چند سالیه از پیش پدرشون اومدن تهران زندگی می کنند).با شوکه این خبر میرن ویلا رو ببینن که می فهمن 3 تا خواهر شیطون وپولداربه اسم های(تانیا -ترلان-تارا) هم ادعای مالکیت این ویلا رومی کنند حالا نه جعلی صورت گرفته و نه  کسی سر کسی کلاه گذاشته. چطوری؟!...

  • نورالهدی دهقانی