ژانر:عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
انتقام تنها چیزیه که به ذهن الهام میرسه ، انتقام تنها خواهرش الهه که به دست شوهر آمریکائیش به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده . وقتی ماجرا به گوش همه میرسه ، یکی از دوستای صمیمیش پیشش میره و بهش میگه که میتونه روی کمکش حساب کنه . وقتی که الهام به فرودگاه میرسه اونجا با مرد جدی و قد بلندی مواجه میشه که خودشو کامیار معرفی میکنه و میگه که از طرف خواهرش که دوست الهام محسوب میشه اومده . الهام با اعصاب داغون میفهمه که کامیار حقیقتو میگه و اون مجبوره با کامیار به آمریکا بره . نمیتونه از دستش هم خلاص بشه یا کامیارو بپیچونه ، پس همونجا تو دلش قسم میخوره که رابرت ، شوهر خواهرشو خودش پیدا کنه و بعد از اینکه به حسابش رسیدگی کرد به پلیس تحویلش بده بدون اینکه به کمک کامیار نیازی داشته باشه . ولی اونجا اتفاقای زیادی انتظارشو میکشه که خودش به تنهایی از پس هیچ کدومشون بر نمیاد ، ولی کامیار به خاطر شغل خاصش که الهام ازش بی خبره قدرت اینو داره که همزمان هم از جون الهام محافظت کنه و هم به دنبال رابرت بگرده …