ژانر:عاشقانه
خلاصه:
رزا، دختر شیطون و گوگولیه که همه رو با شیطونیاش روانی کرده، برای تجربهی یه هیجان بزرگ، تصمیم میگیره با دوست پسرش برن دزدی. گاوصندوقو که خالی میکنن، از شانس بدش گوشیش رو گاوصندوق طرف جا میمونه و....
ژانر:عاشقانه
خلاصه:
رزا، دختر شیطون و گوگولیه که همه رو با شیطونیاش روانی کرده، برای تجربهی یه هیجان بزرگ، تصمیم میگیره با دوست پسرش برن دزدی. گاوصندوقو که خالی میکنن، از شانس بدش گوشیش رو گاوصندوق طرف جا میمونه و....
📌ﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎیی ﺩﺍﺭﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ نمیﺷﻪ یعنی ﺿﻤﻴﺮ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﺘﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﻻﻳﻖ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺍﻭﻥ ﺁﺭﺯﻭ نمیﺩﻭﻧﻪ ﭼﻮﻥ:
❌ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺣﺪ ﻛﺎفی ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ...!
ژانر:عاشقانه
خلاصه:
دختری به اسم چکاوک…توی یه خونواده متوسط زندگی میکنه…تا اینکه باباش که حسابدار شرکت لیدل(چرم)بوده به جرم قتل معاون شرکت به زندان میوفته…و این چکاوکه که برای نجات باباش به هر دری میزنه...
ژانر:عاشقانه،طنز،کلکلی
خلاصه:
دریافت
حجم: 2.5 مگابایت
ژانر:عاشقانه،همخونه ای
خلاصه:
” سارا ” دختریه که از کودکی درگیر عشق پسر عمه اش، پرهام ،میشه و از رفتارهای پرهام احساس می کنه که پرهام هم به اون علاقه داره؛ اما در کمال ناباوری پرهام با لعیا ازدواج می کنه و سارا که از این ماجرا شوکه است، احساس میکنه که دیگه هیچ وقت نمی تونه ازدواج کنه و این عقیده ، سارا رو در مسیر دیگه ای از زندگی قرار میده …
ژانر:عاشقانه،معمایی،پلیسی،طنز،کلکلی
خلاصه:
زندگی پر از فراز و نشیبایی هست که خواه یا ناخواه تو زندگیه هممون رخ میده..تو داستان زندگیه ما،دو دخترن.دخترانی که زندگیشون واسشون یه کوه غم ساخته!ولی در کنارش غروری دارن که پای دو پسر قصه ی ما رو به زانو میزنن..در مقابل نقاب غرورشون ..احساسات و لطافت هم جزء جدا نشدنی از وجودشونه!دو حسی که سالها از خودشون دور میکنن ولی با یه تلنگر تمام چرخه ی زندگشیون تغییر میکنه طوری که اتفاقای خوب و بد داستان رو رقم میزنه.
کارگردان هستی ، ما را برای ایفای نقش اول خلاق بودن انتخاب و تربیت کردهاست ؛ این خود ما هستیم که گاهی اصرار داریم جزو سیاهی لشکر باشیم .
ژانر:عاشقانه،پلیسی
خلاصه:
این رمان در مورد دختریه به اسم هما، هما یه دختر معمولی و ساده هست که چهره ی ساده ایی هم داره، از جمله خواسته ها و دنیاش هم ساده هستن. هما در بازی با ورق خیلی ماهره و خوب بلده منتها این بازی رو میون جمع فامیل و دوستاش انجام میده با روش و قوانینی که بین خودشون یاد گرفته. هما بچه ی بزرگ خانواده ایه که داره سعی میکنه نذاره از هم بپاشه پس مجبور میشه این بار حریف یه جمع غریبه بشه. توی بازی ایی که نمیدونه بازی با سرنوشتشه …